انواع اندیکاتور های میانگین متحرک

میانگین متحرک چیست؟
میانگینهای متحرک (Moving Average) جزو پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال هستند.
میانگین متحرک روشی برای صاف و سادهتر کردن نوسانات قیمت است تا راحتتر انواع اندیکاتور های میانگین متحرک بتوانید “نویز” عادی بازار را از مسیر اصلی روند تشخیص دهید.
منظورمان از “میانگین متحرک” این است که شما میانگینِ قیمت بسته شدن یک جفت ارز را در “X” دورهی اخیر در نظر میگیرد.
میانگینها روی نمودار به شکل زیر هستند:
میانگین متحرک قیمت بسته شدن در 10 دورهی قبلی.
همانطور که میبینید، میانگینهای متحرک شبیه خطهایی پر پیچ و خم هستند که روی قیمت قرار میگیرند (که به شکل کندلهای ژاپنی نشان داده شدهاند.)
این نوع اندیکاتور تکنیکال یک “اورلی چارت” نامیده میشود.
میانگین متحرک (MA) روی نمودار قیمت قرار گرفته است (Overlayed on the chart). متوجه شدید؟
اندیکاتور میانگین متحرک نیز مانند هر اندیکاتور تکنیکال دیگری به ما کمک میکند تا قیمتهای آینده را پیشبینی کنیم.
چرا فقط با توجه به قیمت متوجه نشویم که چه خبر است؟
دلیل اینکه به انواع اندیکاتور های میانگین متحرک جای فقط توجه کردن به قیمت، از میانگین متحرک استفاده میکنیم، حقایق دنیا است. علاوه بر اینکه بابانوئل واقعی نیست…. روندها نیز در یک خط مستقیم حرکت نمیکنند.
قیمت به صورت زیگزاگ حرکت میکند، پس استفاده از میانگین متحرک بهمان کمک میکند تا حرکتهای قیمت تصادفی را صاف و سادهتر کرده و “ببینیم” که روند اصلی چیست.
با نگاه کردن به شیب میانگین متحرک، میتوانید بهتر مسیر روند را تعیین کنید.
و همانطور که گفتیم، میانگینهای متحرک حرکت قیمت را صاف و سادهتر میکنند.
انواع مختلفی میانگین متحرک داریم و هر یک از آنها تا سطحی مشخص نمودار را “صاف و ساده میکنند.”
به صورت کلی، هرچقدر میانگین متحرک سادهتر باشد، دیرتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد.
هرچقدر انواع اندیکاتور های میانگین متحرک میانگین متحرک پیچیدهتر باشد، زودتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد.
برای اینکه میانگین متحرک سادهتر شود، باید قیمتهای بسته شدن میانگین را در دورهی زمانی بلندتری در نظر بگیریم.
چطور “طول” مناسب را برای یک میانگین متحرک انتخاب کنیم
“طول” یا تعداد بازههای زمانی، که محاسبات میانگین متحرک در آنها در نظر گرفته شده، روی شیوهی نمایش میانگین متحرک در نمودار تأثیر میگذارد.
هر چقدر “طول” کوتاهتر باشد، تعداد دادههای کمتری در محاسبات میانگین متحرک در نظر گرفته میشوند. در این حالت میانگین متحرک به قیمت کنونی نزدیکتر باقی میماند.
اینطور میانگین متحرک خیلی مفید نیست و احتمالاً نمیتواند نسبت به قیمت اصلی، دیدگاه بهتری را دربارهی روند اصلی بهمان بدهد.
هر چقدر طول بلندتر باشد، تعداد دادههای بیشتری در محاسبات میانگین متحرک در نظر گرفته میشوند. در این حالت هر قیمت کمتر میتواند روی میانگین کل تأثیر داشته باشد.
اگر تعداد دادهها خیلی زیاد شوند، نوسانات قیمت ممکن است “خیلی ساده و صاف” شوند و نتوانید اصلاً روندی را تشخیص دهید!
در هر دو حالت تشخیصِ تغییرِ مسیرِ آتی قیمت مشکل میشود.
به همین دلیل، باید طول (یا دورهها) را به گونهای انتخاب کنیم که سطح جزئیات مناسبِ قیمت را برای تایمفریم معاملاتیمان ارائه کند.
حالا احتمالاً با خود فکر میکنید که “بسه دیگه، بریم سراغ مطالب خوب. چطور میتونم ازش توی معامله استفاده کنم؟”
در این بخش، اول باید دو نوع اصلی از میانگینهای متحرک را معرفی کنیم:
- ساده (Simple)
- نمایی (Exponential)
همینطور محاسبات آنها و مزایا و انواع اندیکاتور های میانگین متحرک معایب هر یک را یاد میگیریم. درست مثل تمام آموزشهای قبلیمان، باید اول مباحث پایه را یاد بگیرید!
بعد از اینکه مثل مهارت کنترل توپ بازیکن فوتبال آرژانتینی، لیونل مسی، این اطلاعات پایه را یاد گرفتید، آن وقت روشهای مختلف استفاده از میانگینهای متحرک را یاد میگیرید و اینکه چطور از آنها در استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید.
در پایان این آموزش، درست به خوبی مسی میشوید!
پیش از ادامه یادتان باشد که میانگینهای متحرک اطلاعات قیمت را صاف و ساده میکنند تا یک اندیکاتورِ تکنیکالِ پیروِ روند شکل دهند.
آنها مسیر قیمت را پیشبینی نمیکنند؛ در عوض، مسیر کنونی قیمت را با کمی تأخیر تعریف میکنند.